3

ساخت وبلاگ
سر صپی دوباره پا شدیم اومدیم خسته باشیم جمشید پرید وسط گفت: ببین چقد سمنو داریم؟! ببین زندگی‌ هنوز خوشگلیاشو داره!! گفتیم: جمشید، الحقّ که دیوونه ای! بیا بشین یه دقه خسته باش جای این جلافتا سر صپی. دستشو تا مچ کرد تو کاسه. گفت: یعنی‌ می‌خوام بهت بگم دنیای دیوونه‌ها از همه قشنگه!! بزا دهنت، هر چی‌ ند 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 348 تاريخ : يکشنبه 29 اسفند 1395 ساعت: 16:33

شما را بخدا وقتی به یک جایی میرسید که فکر میکنید دیگر به درد هم نمیخورید ، برای هم ساخته نشدید ، لیاقت یکدیگر را ندارید و باید از هم جدا شوید و‌ این برای هر دوی شما بهتر است و بعد هم آرزوهای خوب و خوش خوشبختی برای هم میکنید دیگر همه چیز را رها کنید. دیگر تصوراتتان را از یکدیگر تمام کنید . دیگر دنبال 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 207 تاريخ : يکشنبه 29 اسفند 1395 ساعت: 16:33

«عدد ها بی دلیل بزرگ شده ن. آدم ها بی دلیل عددها رو بزرگ کردن. آدم ها خودشون هم بی دلیل بزرگ میشن. آدم ها و عدداشون با هم. هر چی آدم بزرگ تر میشه عددهاش هم بزرگ تر میشن و البته  به هیچ کارش نمیان؛ تعداد سال های عمرش، اندازه ی قدش، شماره ی کفشش... . فقط یک عدد هست که هر چی زمان می گذره کوچیک‌تر می شه 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 212 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 18:53

دلم می‌خواهد آنقدر کوچک بشوم که به قدر یک پرنده باشم.آن وقت پر بزنم و بیایم پیش تو... از نامه‌های فروغ #عکس از من #عنوان از سعدی ؛ هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای ؟ /  من در میان جمع و دلم جای دیگر است... 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 193 تاريخ : يکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت: 0:34

پشت درا تمومشون یه دیواره

پشت پنجره‌ها،

یه تراس رو به زندون

پشت من آواره ... یه کوه آوار...

درست مثل یه شهر بعد از هجوم بمبا

تو سرم خاطره‌ی آواره...

تو دلم... آوار خاطره...

3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 190 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 23:32

با هم چه می‌گویند درختان در فصل سرما؟ +تو سرم هزار تا قطار سووووت می‌کشن که تو هر واگنش هزااااااار نفر دست تکون میدن برام. مثل یه شهر تو مسیر جنگم، مثل یه شهر نفرین‌‌شده‌ی پر از جزام! خالی کن منو همین حالا! من پر از گسلم. تو د 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 192 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 23:32

تقویم بی تو روزشمار بیهودگی است؛ هرشنبه‌های ملال‌آور، بیدار شدن‌های کدر بی ‌خورشید، سپیده‌های بی‌رمق آفت زده و انتظار یک غروبِ بی‌رنگ در پایان یک روز نحس. +وسط این همه بد، دیشب یه خرید حال‌خوب‌کن داشتم! یکی از دوستام بن کتاب داشت و چند تایی کتاب خریدم. «کافه پیانو» فرهاد جعفری، «عاشقانه‌های شعر کُرد»، «شکل‌گیری زبان فارسی»، «شهر یک نفره» ؛ مجموعه‌ی شعر و عکس، «عاشقانه‌های پابلو نرودا» و «بهترین شکل ممکن» مصطفا مستور کتابایی بود که گرفتم. بگذریم که تصمیم گرفته بودم تا کتاب نخونده دارم کتاب تازه نگیرم! وسوسه‌ی خرید کتاب  چیزیه که نمیشه برابرش ایستاد! خصوصن وقتی توی نمایشگاه باشی! + زندگی یه رمان کمدیه که توسط یه نویسنده‌ی روانیِ کمدی نویس نوشته شده. cafe society / Woody Allen #عنوان : سید مهدی موسوی 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 200 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 20:42

مدت زمان زیادی نمی‌گذره از روزی که پشت نیمکت‌های چوبی نشسته بودیم و می‌خوندیم «به دست خود درختی می‌نشانم / به پایش جوی آبی می‌کشانم...» و اون روز اصلن فکرش رو نمی‌کردیم که به این زودی نه جوی آبی باقی مونده باشه و نه دیگه دست مهربونی برای درخت‌کاری! اون روزا درختای بیشتری می‌دیدیم دور و بر خودمون و لازم نبود تا حلقوم جنگل‌های جا به جا جنگل‌خواری شده(!!) برونیم تا چارتا درخت سبز و سر پا ببینیم. اون روزا دیگران کاشته بودند و ما می‌دیدیم که  «درختم کم کم آرد برگ و باری / بسازد بر سر خود شاخساری » که البته سایه‌سارش بر سر ما و خستگی‌ ما بود و درخت بخشنده‌ی مهربان برای خودش چیز زیادی نمیخواست. همین که شاخه‌هاشو نمی‌شکستیم روز سیزده به در، همین که روز به روز تعدادشون کم و کمتر نمی‌شد و صنعت اونا رو نمی‌بلعید و هر روز قاچاق و زغال نمی‌شدن کافی بود. مدت زیادی نمی‌گذره از روزی که موضوع انشامون «سرگذشت یک دانه‌» بود و می‌ترسم از روزی که درخت‌ها فقط توی قصه‌ها و خاطرات‌مون باشن و درست مثل دنیای انیمیشن «لوراکس» دیدن یک برگ از یک درخت واقعی آرزو بشه برامون و این دیالوگ رو توی دنیای واقعی‌مون بشنویم 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 207 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 20:42

اینکه توی امتحان آیین‌نامه با پنج تا پاسخ اشتباه بیفتی خیلی غم‌انگیزه اما تراژدیک تر از این، وقتیه که جواب رو می‌دونستی و فقط پاسخ‌ها رو توی خونه‌ی اشتباه زدی و با این‌کار تعداد پاسخ‌های اشتباهت به 5 رسیده و در نتیجه رد شدی. اگه من باشم به زمین و زمان فحش میدم!! البته این یه آزمون ساده‌س که می‌تونی هفته‌ی بعد تکرارش کنی و تاثیر مهمی هم توی زندگیت نداره. من دارم دوستی که توی کنکور با یک چنین اشتباهی از عرش رسیده به فرش و هنوز وقتی یادش میفته با قرص خودشو آروم می‌کنه! گاهی وقتا توی زندگی هم... با این تفاوت که آیین نامه رو میشه از نو داد یک هفته‌ی بعد، کنکور رو یک سال بعد اما زندگی رو معلوم نیست کی میشه درست کرد. یا اصلن میشه؟ گاهی به قیمت یک عمر تموم میشه. دست کم نمیشه از نو زندگی کرد. به قیمت چندین و چند سال.  (About time رو ببینید) گاهی وقتا سایه‌ی یک انتخاب نادرست، یک تصمیم اشتباه تا آخر عمر باهاته و با هیچ مسکن و آرامبخشی هم نمیشه آرومش کرد... +دارم «همسایه‌ها»ی احمد محمود رو می‌خونم. داستان، قصه‌ی زندگی خالد رو در سال‌های پیش از ملی شدن صنعت نفت روایت می‌کنه. یک پسر هشت ساله که ب 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 20:42

این روزا همه در محاصره‌ی اطلاعات هستیم. در واقع بمباران اطلاعاتی میشیم. تلگرام، اینستاگرام، برنامه‌های تلویزیونی و ... و ... و... . و همه‌ی اینا باعث میشه از هر چیزی یه کمی بدونیم. حالا درست یا غلط. حرف اول رو تبلیغات می‌زنن و فکر می‌کنم شبکه‌های اجتماعی پیشروترین ابزار تبلیغاتی باشن. وقتی پای سلامت به میون میاد این مسئله خیلی هم مهم‌تر میشه. وقتی این سلامت از راه غذایی که می‌خوریم بگذره داستان باز هم حساس‌تر و ملموس‌تر میشه. نمی‌خوام توی این پست پرگویی کنم. فقط می‌خوام به بهانه‌ی روز جهانی رژیم‌درمانگر که امسال هشت مارس جشن گرفته میشه و به عنوان کسی که  داره به طور تخصصی توی حوزه‌ی سلامت کار می‌کنه خیلی کوتاه هشدار بدم که با فرمول‌های عجیب و غریب و شیوه‌های من در آوردی با سلامت‌تون شوخی نکنید.  وقتی حرف از تغذیه و رژیم‌درمانی می‌زنیم ذهن پیش از هر چیزی به سمت رژیم‌های چاقی و لاغری میره و همین یکی از چالش برانگیزترین مسائلی هست که ما باهاش سر و کار داریم. ما می‌خوایم متناسب و ایده‌آل باشیم! تا اینجای کار هیچ مشکلی نیست. مشکل از جایی شروع میشه که می‌خوایم به سادگی و آسونی به هدف‌مون برس 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 183 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 20:42

پیش نوشت: دوست عزیزی توی پست مربوط به کوچسرفینگ پرسیده بودن که کار کوچسرفینگ چیه دقیقن؟ خب به این پرسش فکر می‌کنم پاسخ داده باشم توی پست و توی لینکی که دادم هم مطلب کاملی نوشته شده بود.  اما توی سایت سبک‌تر هم (که خوندنش رو شدیدن پیشنهاد می‌کنم) می‌تونید سه مطلب خوب درباره‌ی کوچسرفینگ بخونید. اینجا رو بخونید. سایت سبک تر رو چهار دختر ماجراجوی ایرانی می‌گردونن که مطمئنم به خیلی از پرسش‌هاتون درباره‌ی سفر پاسخ میده. پرسش دیگرشون این بود که منظور از میزبان شدن چیه؟ آیا باید طرف رو ببری خونه و آیا طرف هزینه پرداخت می‌کنه؟ شما وقتی توی سایت ثبت‌نام می‌کنید چند تا گزینه دارید برای میزبانی. میتونید انتخاب کنید که آیا می‌تونید میزبان بشید یا فقط می‌تونید یه راهنما و لیدر باشید . کاملن بستگی به خودتون داره. و البته هیچ هزینه‌ای به شما پرداخت نمیشه و اصلن پایه‌ی راه‌اندازی کوچسرفینگ سفر ارزان و بدون هزینه است. البته اینم ناگفته نمونه بعضی از مسافرها برای قدردانی از میزبان براش هدیه می‌گیرن. چیز دیگری هم برای نوشتن هست؟ نمی‌دونم! کلن همه چی پیچیده است این روزها. گاهی وقتا روزها و حوادث‌شون دقیقن 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 200 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

یک: گاهی وقتا فکر می‌کنم بعضی مفاهیم خیلی ساده‌ن اما وقتی می‌بینم بعضیا درک درستی از یک چیز ساده ، یک حرف ، یک حرکت ساده ندارن به قضاوت خودم شک می‌کنم. بعد هی فکر می‌کنم مشکل از منه یا بعضی از آدما خیلی از مرحله پرتن که انقد چیزای ساده و دم دستی رو هر کسی باید بدونه نمی‌دونن؟  دو:  یک چیزهایی رو بذارید فقط برای یک آدم خاص. خرابش نکنید. دم دستیش نکنید. بذارید طرف فکر کنه فلان حرف، فلان حرکت، فلان اشاره برای خودشه فقط. عاشقا انحصار طلبن. درکشون کنید. کار سختی نیست. اصلن کار سختی نیست.  سه: سرم درد می‌کنه. سرم خیلی درد می‌کنه. چار: کار ... زندگی ... آینده ... پرم از نمی‌دانم و چه کنم و گره‌های ظاهرن کور. پنج: حرف‌های ما هنوز ناتمام... +مرا اندوه بشناس و کمک کن تا بیامیزم مثال سرنوشتم با سرشت چشم زیبایت منزوی 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 206 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

می‌دانی...

حتا آینه‌ها

برای این قد می‌کشند

که شاید یک روز

تمام زیبایی‌ات را

در آغوش بگیرند!


#تماشا کردنش توی خواب

3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 197 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

اتفاق تازه تویی که افتاده‌ای میان الفبا! اتفاق تازه چشم توست که هر روز شعر می‌شود و گرنه این سطرهای هر جایی، و گرنه این روزها و مناسبت‌ها تنها یک قرارداد کهنه‌اند که عشق مرا جار بزنند! تازه تویی نه این شعر! +دنیا چقدر همه چیز زیاد دارد که آدم با تو ازشان حرف بزند یا از تو بپرسدشان چون نو شده اند با تو که هستند و هست آدم. شرق بنفشه (آیلار) / شهریار مندنی‌پور #عنوان از مولانا 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 652 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

-آتش نشانی گفته اگه ضروری نیست از خونه نیاید بیرون
-آتش نشانی نگفته دیدار تو از نون شبم ضروری تره؟
3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 200 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

فردا ممیزی دارم و هیچ کاری نکردم براش. انگیزه ای هم ندارم براش.پس فردا یه امتحان دارم و هیچ کاری نکردم براش باید یه چند کیلویی وزن کم کنم و هیچ کاری نکردم براش (همین الان یه نفر اومد تو و گفت چقد لاغر شدی!! نفر سوم امروز بود!!) باید با امور اداری شرکت مون درباره ی موضوعی حرف بزنم و هیچ کاری نکردم براش. دلم مسافرت میخاد برای سال نو و هیچ کاری نکردم براش و ... و ... و ... +هراس از باد هجرانی نداری؟ -وصل می پرسد- و از عاشق جواب هر چه بادا باد می آید! حسین منزوی 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 206 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

درخت‌ها موجودات حسودی هستند خودم دیدم... وقتی می‌گفتم «دوستت دارم»، یکی از آنها ریشه‌هایش را کند و با خشم به زمین کوبید! +ممیز نیومد. زنگ زدم میگم فلانی من مرخصیمو کنسل کردم منتظر شمام. میگه برنامه عوض شده امروز اونجا نمیایم. مگه بهتون خبر ندادن؟! مرسی :| 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 208 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

کهنگی شکل های مختلفی دارد. کهنگی تبعید می آورد. تبعید تلویزیون سیاه و سفید به گوشه ی انباری. مچالگی توپ پنچر شده گوشه ی حیاط. تنهایی هم می آورد. تنهایی در هم و شلوغ ماشین های اوراق شده توی یک گاراژ بزرگ. تبعید های کوتاه مدت و بلند مدت. تنهایی های عمیق و سطحی. از این همه به شال گردن تو فکر می کنم. وقتی در پایان زمستان به گوشه ی کمد تبعید می شود. یک گوشه ی ناپیدا و تاریک. نزدیک به تو و دور از تو! میان لباس هایی که هر روز بر تن تو می نشینند و بوی تو را دارند! مثل ماه و برکه! دور و در هم! و به تنهایی اش فکر می کنم. و دلتنگی اش. تا زمستان بعد.  3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 182 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

12 اسفند... فکر می‌کنم روزها اونقد تند می‌گذرن که به این روزها هم بگیم روزهای آخر اسفند و زمزمه کنیم «در روزهای آخر اسفند/ کوچ بنفشه‌های مهاجر زیباست...».  خب فکر نمی‌کردم پایان سالم انقد آشفته و درهم و بلاتکلیف باشه. وضعیت کاریم مشخص نیست و زندگی هم که ... . میشد نوروز بهتری داشته باشم. میشد سال نو قشنگ‌تر باشه اما همیشه چیزها اونطور که ما می‌خوایم پیش نمیره و ناگهان اتفاقی میفته که کنترلش از دستت بیرونه. «کوچ بنفشه‌ها»ی فرهاد رو بشنویم. شعر محمدرضا شفیعی کدکنی متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. param name="AutoStart" value="False"> +اندکی بیشتر بمان! بگذار ف 3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 200 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52

در کدام کوچه

گم شده‌ای

که تمام شهر

خیابان شده است؟

3...
ما را در سایت 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhanihastam1 بازدید : 205 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:52